سید حسن طبا طبا معروف به سید حسن مدرس یکی از معدود نظریه پردازان دوران مشروطیت و از روشنفکران برجسته تاریخ سیاسی و اجتمایی ایران می باشد. مخالفت با حکومت فرد بر مردم، مبارزه با تسلط بیگانگانی چون روس و انگلیس، استقلال طلبی، مدرن گرایی، و بالا بردن سطح سواد و آگاهی مردم به منظور درک اوضاع نابسامان آن زمان هدف اصلی مدرس در زندگی بود. زندگی سیاسی مدرس در سن سی و یک سالگی در زمان تدریس در مدرسه ی جده ی کوچک در اصفهان آغاز شد. با تشکیل انجمن ولایتی، مدرس مبارزه با تعدادی از روحانیون و حاکمان اصفهان و توابع آن که برای سود شخصی مالیات کلانی از مردم اخذ می نمودند را رهبری نمود. او همچنین شخصا با روحانیون موقوفه خوار به ستیز برخاست. شجاعت مدرس به مردم اصفهان جرات بخشید تا برای دفاع از حقوق خود تلاش کنند. این مهم یکی از قدم هایی بود که در جهت شکل گیری تفکر مشروطه خواهی در اذهان عمومی در اصفهان برداشته شد
زمانی که ماموران صمصام السلطنه حکم بازداشت مدرس را به وی ابلاغ نمودند، مدرس پیاده به سوی تخته فولاد (قبرستان اصفهان) به راه افتاد و با این روش مردم را از این حکم آگاه نمود. مردم گروه گروه به او پیوستند و در تخته فولاد متحصن و خواستار آزادی مدرس شدند. صمصام السلطنه برای جلوگیری از شورش مردم مجبور به لغو حکم بازداشت مدرس شد و دستور داد وی را با احترام به مدرسه ی جده ی کوچک بازگردانند
سید حسن مدرس در دوران فعالیت های سیاسی خود پنج بار مورد حمله و سوء قصد قرار گرفت و هر بار که سوء قصد کنندگان توسط مردم دستگیر شدند درخواست کرد که آزادشان کنند که: باید عوامل اصلی مورد بازخواست قرار گیرند. اینان فقط مجری فرمان و در اصل بی گناه هستند
مدرس بخش قابل توجهی از در آمد خود را صرف ساختن و تعمیر آسیاب، قلعه ای برای استراحت کشاورزان، احداث قنات، کمک به کودکان یتیم و مردم فقیر، و درخت کاری نمود. او خود پا به پای کارگران کار می کرد. در زمان نمایندگی مجلس، مدرس تولیت مدرسه ی سپهسالار در تهران را به عهده داشت و به مرمت و بازسازی مدرسه همت گماشت. ساده زیستی و بی توجهی وی به رفاه مالی، و صرف بخش قابل توجهی از درآمدش برای خدمت به مردم تحسین برانگیز است. این در حالی است که مدرس و خانواده ی او در نهایت سادگی و با حداقل امکانات زندگی می کردند
پس از پیروزی مشروطه خواهان و تشکیل مجلس شورای ملی، مدرس به عنوان یکی از علمای طراز اول و بعدها به عنوان نماینده ی تهران به مجلس راه یافت و از جلسه ی ۱۹۵ ، دوره ی دوم (۲۸ ذوالحجه ۱۳۲۸، ۱۲ دسامبر ۱۹۱۰، ۱۰ دی ۱۲۸۹) در جلسات حضور یافت. در جلسه ی ۲۰۰ دوره ی دوم، مدرس اولین نطق خود را با این جمله آغاز کرد: «انسان عاقل تا بصیرت در امور پیدا نکند سخن نمی گوید.» بسیاری از نطق های مدرس نشانگر توجه او به پیشرفت و مدرن کردن ایران می باشد. موضوع بخشی از نطق های او در دوره ی ششم، جلسه ی ۵۰ تا ۱۵۰، به عنوان مثال در اینجا ذکر می شود: مالیات بر فروش نوشیدنی های الکلی بجای ممنوعیت کامل آن، ایجاد کارخانه ی هواپیما سازی و تربیت متخصصین برای اداره، هدایت، و تعمیر هواپیماها، تشکیل مدرسه ی علوم سیاسی، نظام آموزشی ارتش، ایجاد شبکه ی آب رسانی، تقسیم بودجه، قانون بازنشستگی ارتش و کارمندان، برق رسانی به سراسر کشور، انجمن شهر و روستا، قوانین گمرک، رسیدگی به مشکلات ایرانیان خارج از کشور، تامین آب آشامیدنی سالم، تشویق جوانان برای تحصیل در علوم صنعتی و فنی، احترام به مالکیت خصوصی، تهیه ی مسکن برای فقیران، ایجاد پست هوایی، استفاده از امتعه ی ملی بجای کالاها ی وارداتی، توسعه ی کشاورزی و جنگل، ایجاد تلگراف در سرتاسر کشور، اولویت بخشیدن به بکارگیری متخصصین ایرانی، روش مدرن استخراج و بهره برداری از منابع زیرزمینی به خصوص نفت، تقویت وزارت امور خارجه و روابط با سایر کشورها، آزادی گفتار و نوشتار، نفی قرض از سایر دولت ها، تطبیق دخل و خرج کشور، زیاد کردن محصولات ابریشم، تاسیس بانک رهنی، سدسازی، ایجاد کارخانه با سرمایه های داخلی، راه سازی، راه آهن غرب به شرق، ایجاد مدرسه برای بزرگسالان و مدارس سیار برای عشایر، بالا بردن حقوق کارمندان، انتشار کتاب های علمی و فنی، قوانین مربوط به اعزام دانشجو یان به اروپا، و استخدام معلمین غیر ایرانی
طبق آمار منتشر شده، از ۱۱۰۰ جلسه ی مجلس در دوره های دوم تا ششم، مدرس در ۸۳۰ جلسه حضور داشته است و ۱۳۷ ساعت و ۳۲ دقیقه صحبت کرده است. این ساعات هشت و نیم درصد کل صحبت های نمایندگان مجلس در آن چند دوره را تشکیل می دهد. تلاشی قابل تعمق و احترام برای پیشرفت ایران و ایرانیان
در دوران پنج ساله ی نمایندگی مدرس، ایران با ناگوارترین حوادث و مجلس با سرنوشت سازترین تصمیم گیری ها مواجه شدند. در این میان، مدرس و همفکرانش نقشی محوری برای نجات کشور ایفا نمودند: در دوران جنگ جهانی اول مدرس یکی از اعضای دولت موقت بود. در زمان نخست وزیری ناصرالملک، او مخالفان اولتیماتوم روس را رهبری نمود. زمانی که دولت عثمانی ادعای الحاق بخشی از سرزمین های شمال غربی ایران به عثمانی را داشت، مدرس با گروهی به عثمانی سفر کرد و با سلطان محمد خامس به گفتگو نشست و وی را متقاعد ساخت که به مرزهای ایران تجاوز ننماید. مخالفت مدرس و همفکرانش با قرارداد ۱۹۱۹ در زمان نخست وزیری وثوق الدوله و جلوگیری از تجزیه شدن ایران از مهم ترین حوادث تاریخی ایران می باشد. در مجلس پنجم، طرح استیضاح رضا میرپنج، سردار سپه، را مطرح نمود و بطور علنی با دخالت انگلیس و عاملانش در امور سیاسی و اقتصادی ایران مخالفت کرد. امام جمعه خوئی، مشیر الدوله، و سید حسن مدرس کسانی بودند که قوانین مدنی و قانون مربوط به تشکیل عدلیه (اصول تشکیلات عدلیه) را تنظیم نمودند. نظریه ی او معروف به موازنه ی عدمی (عدم تسلط بیگانه و دوستی با همه ی کشورها) در مقابل موازنه ی وجودی (قبول تسلط بیگانه)، که بعد ها محمد مصدق، بزرگمرد تاریخ سیاسی ایران، آن را به موازنه ی مثبت و منفی تعبیر نمود، حتا در نزد سیاستمداران اروپایی نیز شهرت یافت. بر مدرس یک ایراد نیز وارد است. در دوره ی دوم مجلس، وی یکی از کسانی بود که با حق رای برای زنان و انتخاب زنان به عنوان نماینده ی مجلس مخالفت کرد
متاسفانه، به دلیل سوء استفاده از نظریات مدرس وارائه ی عقاید وی به شکلی غلط و مغرضانه، تعبیر نادرستی از شخصیت و فعالیت های سیاسی آن بزرگمرد در ذهن عزیزانی که با زندگی سیاسی مدرس و تاریخ آن دوره آشنایی ندارند نقش بسته است. بهترین مثال جمله ی سیاست ما عین دیانت ماست می باشد که بر و دیوار نوشته شد بدون اینکه موضوع واقعی آن مطرح گردد. مدرس زندگی خود را وقف خدمت به مردم، ارائه ی راه حل هایی برای پیشرفت و مدرن کردن ایران، و جلوگیری از وابستگی ایران به روس و انگلیس نمود. یکی از اهداف این وب سایت معرفی مدرس بر اساس اسناد و مدارک و سخنرانی های وی در مجلس شورای ملی باشد تا نقش مثبت و محوری او در تاریخ سیاسی ایران در دوران مشروطه آنگونه که سزاوار است روشن شود
مدرس نه تنها سیاستمداری آگاه، ملی گرا، فساد ناپذیر، و از خود گذشته، بلکه انسانی فرهیخته و آزاده بود. امید است که این مرد بزرگ تاریخ سیاسی ایران آنطور که شایسته است شناخته شود
“In a world dominated by emotional appeals, quotations ripped out of context, incendiary language, and journalistic analyses that aim at extinguishing sobriety rather than cultivating it, the role of such unnatural historical thinking has never seemed more imperative.”
در دنیایی که برخوردهای احساساتی، استفاده از بخشی از صحبت های افراد بدون مطرح کردن موضوع اصلی آن، حرف های آتشین، و تحلیل خبری به منظور خفه کردن هوشیاری و ایجاد عدم اعتدال، جای رشد و پرورش دادن ذهن ها را گرفته است، درک نقش تاریخ نگاری غیرطبیعی بیش از هر زمان دیگری مهم است
Sayyed Hasan Tabataba, known as Sayyed Hasan Modares, is one of the few theorists of the era of constitutionalism and is a prominent intellectual of Iranian political and social history. His ultimate goals were to oppose the ruling of one person to all, to fight against the dominance of foreign powers such as Russia and England, to seek independence, to Modernize Iran, and to increase general knowledge and awareness on the unsatisfactory condition of that period. His political life began at the age of 31 while he was teaching at the School Jeddah-ye Kouchak in Isfahan. By establishing Anjoman-e Velaayati, Modares began fighting against some clergymen and rulers of Isfahan and its suburb, who overtaxed people for their own benefits. He also stood against the clergies who took advantage of endowments. Modares’s braveness gave courage to the people of Isfahan to endeavor for defending their rights.
This was one of the steps taken to create sensibility about constitutionalism among the majority of the people in Isfahan. When Samsaam al-Saltaneh’s officers issued Modares his bench warrant, he walked toward Takht-e Foulaad (Isfahan’s cemetery) on foot to let people know about his arrest. People joined him in groups and sat in Takht-e Foulaad demanding Modares’s release. To prevent people from rioting, Samsaam al-Saltaneh had to abolish the bench warrant and ordered his officers to respectfully take Modares back to Jeddah-ye Kouchak School.
Sayyed Hasan Modares survived five attacks and assassination attempts during his political activities; and, each time people arrested the attackers, he asked them to release the shooters. He believed that the ones who ordered the assassinations should be questioned not the assaulters, whom were merely following orders and were innocent.
Modares spent a large portion of his income to repair a windmill, to build a shelter for farmers to have a place to rest, to build a aqueduct, to aid orphans and underprivileged people, and to plant trees. He worked alongside the workers himself. While being a member of the parliament, he was also in charge of the Sepahsaalaar School in Tehran and began repairing and renovating some parts of the building. His simple way of living, being unenthusiastic to the financial welfare, and spending a large portion of his income to aid people is admirable. Modares and his family lived a very simple life with the least comfort possible for a person with his status.
After the victory of constitutionalists and the establishment of the National Council Parliament, Modares entered the parliament as a high-profile clergyman and later as the representative of Tehran. He participated in the meetings from the session no. 195, second period of Majles (December 12th, 1910). He started his first speech in the session no. 200, during the second period by stating: “A wise person does not speak unless he/she has reached insightfulness in affairs.”
Many of his speeches demonstrate his focus on the development and modernization of Iran. The subject of some of his speeches, only in the 6th period of Majles, sessions no. 50 to 150, are mentioned here as examples:
Assigning tax on selling alcoholic beverages instead of the prohibition of selling them, Opening an airplane manufacturing company and educating experts to direct, control, and repair airplanes, The establishment of the school of political sciences, A systematic training plan for the Army, Creating a water supply network, Budget allocation, A pension law for the army personnel and clerks, Providing electricity for the whole country, Creating village and city councils, Customs laws, Follow up with the needs of the Iranians living abroad, Supplying healthy drinking water, Encouraging the youth to study technical sciences, Respecting personal ownership, Providing accommodation for the underprivileged individuals, Establishing air post, Consuming domestic goods instead of the imported ones, Developing agriculture and wilderness, Establishing telegraph all over the country, Prioritizing the use of Iranian experts, Using modernized ways of extraction and exploitation of underground resources, especially petroleum, Improving the Ministry of Foreign Affairs and Iran’s relationship with other countries, Freedom of speech and writing, Prohibiting borrowing money from other governments, Balancing incomes and expenses of the country, Increasing the production of silk, Establishing mortgage banks, Building dams, Creating factories and companies using domestic capital, Building roads, West-East railways, Building Adult Schools and portable schools for Bakhtiyari, Lore, … tribes, Increasing the salary of the clerks, Publishing books on science and technology, Rules and regulations for sending students abroad, and Employing non-Iranian teachers.
According to the published reports, Modares attended 830 of the whole 1100 parliament meetings during the second to sixth period and he delivered speeches for 137 hours and 32 minutes. This amount of time is 8.5% of the whole speeches made by all parliament members in those periods. His efforts and wishes for the progress of Iran and Iranians should be noted and appreciated.
During the five periods that Modares was a member of the parliament, Iran faced the most devastating incidents, and the parliament had to tackle with momentous decisions. Modares and his fellows played a crucial role in this regard.
During the First World War, Modares was a member of the provisional government. He led the oppositions of the Russian Ultimatum when Nasser-al-Molk was the Prime Minister. Later, when the Ottoman government claimed some parts of the northwestern regions, Modares, as the head of Iran’s representatives, traveled to Istanbul to talk to Sultan Mohammad Khames to persuade him not to invade the Iranian borders anymore.
Modares and his fellow’s disagreement with the 1919 Treaty at the time of Vosugh al-Doleh’s premiership and preventing Iran from disintegration are one of the most important historical events. In the fifth period of Majles, he led the impeachment of Reza Mirpanj, serving as the top military commander. And, Modares openly opposed the interference of The Great Britain and its allies in the political and economic affairs of Iran.
Moshir al-Doleh, Khoe’ei, and Modares wrote the Principals of the Justice Commandments as a part of Iran’s first constitution.
His well-known theory, Movaazeneh-ye Adami (the alliance with all nations without accommodating their imposed dominance) versus Movaazeneh-ye Vojoudi (the acquiescence of foreign domination), which was later paraphrased by Mohammad Mosadegh, the great Iranian political figure, as Movaazeneh-ye Manfi and Movaazeneh-ye Mosbat (negative vs. positive Equilibrium toward other nations). Modares’s theory even became known to some European politicians.
However, there was one negative deed by Modares. In the second period of Majles, he was one of those who opposed women’s rights to vote and to be elected as a member of the parliament.
Modares was not only an informed, patriot, honest, and devoted politician but also a liberal and an elevated person. It is hoped that Sayyed Hasan Modares, a key figure of the Iranian political history, be recognized in a manner that he deserves.
1-Sayyed Esmaeel Modares, First child of Sayyed Hasan Modares. He taught in a religious school in Isfahan all his life. Photographer: ?, Date: ?
دولت های مستعمره جوی اروپا، از سه قرن پیش برای استعمار ممالک شرق کمر همت بستند و اکثر ملل شرق را، خواه از لحاظ سیاسی و اقتصادی و خواه از لحاظ اجتماعی به اسارت درآوردند و از میان ملت های آسیای وسطی، قومی که در مقابل بیگانه مقاومت ورزید و خود را لقمه ی چرب اما پر از خار و خس نشان داد ملت ایران بود
Western governments have been trying to colonize eastern countries since three hundred years ago. They have captured or enthralled most eastern nations politically, economically, and socially. Between all middle eastern nations, the only people who has shown an incredible resistance toward those foreign forces are the people of Iran.
درخواست سید حسن مدرس، محمد کریم وکیل الرعایا، معاضد الملک، و تعداد دیگری از نمایندگان مجلس در دوره ی دوم برای تشکیل مجلس سنا به این منظور که این مجلس تعادلی بین قوای مقننه و مجریه برقرار نماید و امور مربوط به اداره ی کشور دچار افراط و تفریط نشود
(۱۲۹۰-۱۲۸۸ ه.ش.، ۱۳۲۹-۱۳۲۷ ه.ق.، ۱۹۱۱-۱۹۰۹ م)
A letter from some members of Majles (the Parliament) including Sayyed Hasan Modares, Mohammad Karim Vakil al-Ro’ayaa, and Moa’azed al-Molk suggesting the formation of the Senate. They explain that a Senate could create balance between legislative and executive branches and aid Majles to avoid immoderation when authorities decide about the administration of the nation.
Second Period of Majles، 1909-1911 (1288-1290 SH, 1327-1329 H)
Copyright © 2024 Sayyed Hasan Modares - All Rights Reserved.
Powered by GoDaddy
We use cookies to analyze website traffic and optimize your website experience. By accepting our use of cookies, your data will be aggregated with all other user data.