Vanessa Martin, Historian of Middle Eastern History and Emeritus Professor of the Royal Holloway University of London:
"Sayyid Hasan Modares was a remarkable man for his knowledge, progressive views, and the courage which he showed both in the struggle to improve the condition of Iran and that to oppose despotism.”
ونسا مارتین، مورخ و متخصص تاریخ خاور میانه، و استاد بازنشسته ی رویال هالوی، دانشگاه لندن
سیدحسن مدرس مرد برجسته ای بود بخاطر دانش، طرز فکری پیشرو، و شجاعتی که در مبارزه برای بهبود بخشیدن به وضعیت ایران و مقابله با استبداد از خود نشان داد
فکر می کنم اگر برای سعادت و آزادی مردم زندگی و هستی خویش را فدا کنم به وظیفه ی انسانی خود عمل کرده ام
I believe if I sacrifice my life for the welfare and the liberty of the people, I have done my duty as a human being.
سوال: ایا اولین کسی که ایده ی موازنه ی منفی را مطرح کرد دکتر محمد مصدق نبود؟
پاسخ: خیر، سید حسن مدرس اولین کسی بود که اصطلاح موازنه ی عدمی و موازنه ی وجودی را در یکی از نطق های خود در دوره ی چهارم مجلس شورای ملی بکار برد. (به نطق های مدرس که در کتابخانه و ارشیو مجلس موجود است یا کتاب مدرس در پنج دوره ی تقنینیه نوشته ی محمد ترکمان یا کتاب مرد روزگاران نوشته ی علی مدرس رجوع کنید.) مدرس زمانی که در مورد استقلال ایران و چگونکی رابطه ی ایران با سایر دول صحبت می کرد متذکر شد که ایران نباید زیر سلطه ی هیچ کشوری چه غربی (انگلیس)، چه شرقی (روسیه)، چه ینگه ی دنیا (امریکا)باشد تا بتواند استقلال خود را حفظ کند. او تحت سلطه ی دول خارجی قرار گرفتن را به موازنه ی وجودی تعبیر می کند. وی اضافه می کند که ایران اگر زیر سلطه ی چند کشور نباشد می تواند با تمام کشورها دوستی و مودت یکسان و بی طرفانه داشته باشد: موازنه ی عدمی
علی مدرس جزوات خود را از طریق پسرهای ایت الله طالقانی به فرانسه فرستاد که در انجا به شکل جزواتی چاپ شد. این جزوات در سال ۱۳۵۹ در ایران بنام مدرس نابغه ی ملی توسط شاگردان ایت الله طالقانی چاپ شد. موازنه ی عدمی و وجودی مدرس هم در این جزوات (موجود در فرانسه) و هم در کتاب توضیح داده شده است. محمد رضاشاه پهلوی قبل از دکتر محمد مصدق در یکی از صحبت های خود اصطلاح موازنه ی منفی و استقلال ایران را بکار برد، اما به نام سید حسن مدرس اشاره ای نکرد. چون در ان دوران ذکر نام مدرس ممنوع بود و مسلما خود شاه اسمی از مدرس نمی برد. دکتر محمد مصدق نیز همین اصطلاح را استفاده نمود و ایشان از نطق مدرس در مورد موازنه ی عدمی و وجودی آگاهی داشت نه تنها بخاطر رابطه ی شخصی با مدرس بلکه بخاطر مطالعه ی جزوات چاپ شده در فرانسه و گفتگو با علی مدرس. دکتر محمد مصدق هیچوقت بحث موازنه ها را به خود نسبت ندادند و فقط بجای موازنه ی عدمی و وجودی اصطلاح موازنه ی منفی را بکار بردند. سه سال پس از زندانی شدن دکتر مصدق فردی (متاسفانه اسم نویسنده را هنوز نتوانستیم شناسایی کنیم) کتابی منتشر می کند بنام موازنه ها و در این کتاب بطور مفصل نطق سید حسن مدرس و فلسفه ی موازنه ی عدمی و وجودی را شرح می دهد. بعد از انقلاب اسلامی بنی صدر هم کتابی در مورد مدرس نوشت که بر اساس کتاب مدرس نابغه ی ملی بود و در ان کتاب از موازنه ی وجودی و عدمی و نطق مدرس در دوره ی چهارم یاد کرده است
سوال: فردی در فیس بوک نوشته است :عارف قزوینی موسیقی دان و شاعر بزرگ مشروطه در خاطراتش از روزهای مجلس چنین می نویسد: ماجرا از این قرار است که عده ای از مومنین که برای زیارت خانه خدا به مکه رفته بودند در وضعیت مالی بدی به سر می بردند و دست به دامن قوام العلمای کرمانشاهی می شوند که با مدرس که رییس مجلس وقت بود صحبت کند تا پولی به عنوان کمک به مومنین پرداخت کنند. به طوری که قوا العلما در مجلس فریاد می زند: این چه مسلمانی است؟ شما دعوی مذهب و مسلک می کنید. این مردم بیچاره ها که از وطن اواره کرده اید، دارند از گرسنگی می میرند. ولی مدرس از جا برخاسته و سه مرتبه بلند جواب می دهد: به ت…مم
ایا این مطلب واقعیت دارد؟
پاسخ: خیر، این مطلب واقعیت ندارد
موضوع کمک مالی به ایرانیانی که به مکه سفر کرده بودند در زمان حضور مدرس در مجلس مطرح شده است ولی داستان برخورد منفی از جانب مدرس و فحش دادن کاملا ساختگی و نادرست است. به چند دلیل: اول- تمام نطق ها و مسایل عنوان شده در مجلس کلمه به کلمه نوشته می شده است و در صورت جلسات مجلس، که چاپ شده اند، موجود می باشند. چنین برخوردی از طرف مدرس در مورد کمک مالی به حجاج اصلا ثبت نشده است. دوم- عارف قزوینی نماینده ی مجلس نبود و در مجلس نیز حضور نداشت که شاهد این بحث باشد و درباره ی ان بنویسد. وی فقط اشعاری در زمان مشروطه سرود که همه موجود می باشند. نسبت دادن این خاطرات به عارف قزوینی نادرست و ساختگی است. سوم- عارف قزوینی کتاب خاطرات، که در این مورد مطلب نوشته باشد، از خود بجای نگذاشته است، و تنها رابطه ی او با دنیای سیاست چند شعر در مورد مشروطه است و چند بار حضور در دربار و جلسات شعر خوانی، که پس از مدتی دیگر به دربار دعوت نشد. وی پس از سفرهای بسیار به خاطر بیماری، گوشه نشینی و انزوا را ترجیح داد، به قزوین رفت، و در باغ پدری خود تا زمان مرگ زندگی کرد. وی در نوشته های خود به ملک الشعرا بهار (دوست و هم فکر مدرس و سخنگوی گروه اقلیت در مجلس در زمانی که مدرس ریاست گروه را بر عهده داشت) اشاره کرده، ولی مطلبی در مورد مدرس ننوشته است. چهارم- جمله ی (این مردم بیچاره را که از وطن آواره کرده اید …) خود دلیل ساختگی بودن این نقل قول است. کسانی که به سفر حج می رفتند افراد متمول، بخصوص تاجران و شاهزادگان، بودند و به خواست خود و با هزینه ی شخصی خود سفر می کردند. مجلس یا مدرس یا فرد دیگری حجاج را مجبور به سفر به مکه نمی کردند
این مورد توسط مرحوم دولت آبادی در کتاب خاطرات وی نقل شده است، و او داستان را تحریف نموده تا چهره ای منفی از مدرس ارائه دهد. اصل صحبت مدرس در مجلس در مورد حجاج، به طوری که در صورت جلسات مجلس نوشته شده است، چنین است: در زمان قحطی در ایران، همه ی مردم دچار تنگ دستی و فقر بودند. عده ای هم که به سفر مکه رفته بودند گرفتار راهزنان شدند و پولی که همراه داشتند را از دست دادند. این موضوع که به مردم ایران، از جمله حجاج، کمک مالی شود در مجلس مطرح شد. مدرس پیشنهاد کرد که به مردم داخل ایران الویت داده شود چون حجاج، که تعداد کمی هستند، در زمان حج می توانند از دیگران در مکه و شهرهای دیگر در مسیر بازگشت کمک بگیرند. اما مردم داخل ایران که تعداد بسیاری هستند کمکی از خارج دریافت نمی کنند. مدرس پیشنهاد می کند که بیایید ببینیم الویت با چه کسانی است و به مردمی که مستحق تر هستند کمک کنیم. زمانی که این مورد در مجلس مطرح شد عارف قزوینی در تهران نبود
باید توجه داشته باشیم که بخشی از نطق های مدرس در مجلس و بسیاری از نامه نگاری های او در مورد کمک به مردم، بخصوص به افراد فقیر و محتاج، مدرن کردن ایران برای از بین بردن فقر و پیشرفت مردم، جلوگیری از نفوذ روس و انگلیس، و … می باشد. اینکه او به کمک با افراد محتاج مخالفت کرده باشد صد در صد نادرست می باشد. مدرس اکثر حقوق خود، چه از مجلس و چه از تدریس، را صرف کمک به افراد محتاج و کودکان یتیم، ، درخت کاری، ساختن و تعمیر آب انبار، حمام عمومی، مدرسه ی سپه سالار، ساختن محل استراحت برای کشاورزان و … کرد. در حالی که خود وی و خانواده اش در فقر و تنگدستی زندگی می کردند. وی پسر خود، عبدالباقی، را به فرانسه فرستاد تا طب بخواند. مدرس به او گفته بود که باید به ایران برگردد و به مردم خدمت کند و فقیران را مجانی درمان کند. وقتی عبدالباقی به ایران بازگشت به کردستان رفت و سال ها مجانی مردم فقیر را معالجه کرد
مرحوم عبدالباقی مدرس داستان زندگی سخت و فقیرانه ی خود در کردستان را بارها برای فرزندان و نوادگان خود تعریف کرده است. باید منصف باشیم و از خودم بپرسیم، واقعا چند سیاستمدار و نماینده ی مجلس در کل جهان وجود داشته اند که تا این حد برای مردم از خود بگذرند و حتی خانواده ی خود را فدا کرده باشند و به فرزندان خود هم یاد داده باشند که باید از ثروت و اسایش شخصی خود گذشته به مردم خدمت کنند. واقعا حیف که نام مدرس لکه دار شود
سوال: آیا زهرا پیشگاهی فرد نتیجه ی سید حسن مدرس است؟
پاسخ: خیر، ایشان هیچ نسبتی با مدرس ندارند
سوال: آیا مدرس مدرن گرا بود؟
پاسخ: با سلام و تشکر از شما برای این سوال مهم. چون مدرس روحانی بود بسیاری فکر می کنند که با مدرن گرایی مخالف بود. یک اشتباه رایج این است که مدرن گرایی در ایران توسط رضا شاه شروع شد و قبل آن همه تلاش کردند ایران را عقب مانده نگه دارند. نه، چنین نیست. تفکر مدرن گرایی و علاقه به پیشرفت هایی مشابه با غرب نه اختراع رضا شاه بود، نه مدرس، نه کس دیگر در آن دوران. این تفکر در زمان صفویه شکل یافت و دلیل آن شکست در جنگ با عثمانی بود. پیش از آن بازرگانی و روابط میان ایران و کشور های غربی امری عادی بود و مرسوم، و ایران خود را در این مورد برابر با سایر کشور ها می دانست. اما اختراع توپ و تفنگ در مقابل شمشیر و سپر داستان قدرت را به کلی تغییر داد. شاه عباس اول که متوجه نقطه ضعف نظامی ایران در مقابل عثمانی ها شده بود، اولین قدم ها را برای مدرن کردن کشور به شیوه ی اروپایی برداشت. تعدادی از شاهان قاجار مدرن کردن ایران را ادامه دادند و بهترین مثال فرستادن دانشجو به غرب از زمان فتح علی شاه به بعد، تاسیس کارخانجات و تاسیس مدارس به سبک غربی، صنعت چاپ، عکاسی، فیلم برداری، و …. است که مدارک و عکس های آن منتشر شده است. بنابراین در زمان رضا شاه مدرن گرایی و مدرن کردن ایران دیگر داستان تازه ای نبود. رضا شاه همت کرد و این روند را ادامه داد
مدرس از جلسه ی ۱۹۵ ، دوره ی دوم (۲۸ ذوالحجه ۱۳۲۸، ۱۲ دسامبر ۱۹۱۰، ۱۰ دی ۱۲۸۹) در جلسات مجلس حضور یافت. نطق های مدرس نشانگر توجه او به پیشرفت و مدرن کردن ایران می باشد. موضوع بخشی از نطق های او در دوره ی ششم، جلسه ی ۵۰ تا ۱۵۰، به عنوان مثال در اینجا ذکر می شود
بالا بردن سطح سواد و آگاهی مردم به منظور درک اوضاع نابسامان آن: مدرس هر وقت برای خرید غذا به بقالی می رفت یا با مردم ملاقات می کرد در مورد صحبت هایی که در مجلس انجام شده بود با آنان گفتگو می کرد. فردی از او پرسید چرا این مطالب را با این افراد بی سواد در میان می گذارید. جواب داد: ما نماینده ی همین مردم هستیم. حق داردن بدانند که نمایندگانشان چه تصمیم هایی گرفته اند
تاسیس یک بانک ملی در اصفهان برای جمع آوری پول برای جنبش مشروطه
او بخشی از در آمد خود را صرف ساختن آسیاب و حمام، احداث قنات، و درخت کاری نمود
مالیات بر فروش نوشیدنی های الکلی بجای ممنوعیت کامل آن
ایجاد کارخانه ی هواپیما سازی
تربیت متخصصین برای اداره، هدایت، و تعمیر هواپیماها
تشکیل مدرسه ی علوم سیاسی، نظام آموزشی ارتش
ایجاد شبکه ی آب رسانی
تقسیم بودجه
قانون بازنشستگی ارتش و کارمندان
برق رسانی به سراسر کشور
انجمن شهر و روستا
قوانین گمرک
رسیدگی به مشکلات ایرانیان خارج از کشور از جمله کسانی که برای تحصیل فرستاده شده بودند
تامین آب آشامیدنی سالم
تشویق جوانان برای تحصیل در علوم صنعتی و فنی
احترام به مالکیت خصوصی
تهیه ی مسکن برای فقیران
ایجاد پست هوایی
استفاده از امتعه ی ملی
توسعه ی کشاورزی و جنگل
ایجاد تلگراف در سرتاسر کشور
اولویت بخشیدن به بکارگیری متخصصین ایرانی
روش مدرن استخراج و بهره برداری از منابع زیرزمینی به خصوص نفت
قدرت دادن به وزارت امور خارجه و روابط با سایر کشورها
آزادی گفتار و نوشتار
نفی قرض از سایر دولت ها
تطبیق دخل و خرج کشور
زیاد کردن محصولات ابریشم
تاسیس بانک رهنی
سدسازی
ایجاد کارخانه با سرمایه های داخلی
راه سازی و راه آهن غرب به شرق
ایجاد مدرسه برای بزرگسالان و مدارس سیار برای عشایر
بالا بردن حقوق کارمندان
انتشار کتاب های علمی و فنی
قوانین مربوط به اعزام دانشجو یان به اروپا
استخدام معلمین غیر ایرانی
و سید حسن مدرس جزو کسانی بود که قوانین مدنی و قانون مربوط به تشکیل عدلیه را تنظیم نمودند
سوال: مدرس با حق رای زنان مخالفت کرد. چرا؟ برعکس رضاشاه که فرمان بی حجابی را صادر کرد و به زنان شغل و حق تحصیل و آزادی داد
پاسخ: بله، تنها طرز فکر غیر مدرن مدرس مخالف او با حق رای دادن به زنان بود در حالی که با تحصیل زنان و بی حجابی آنان هم مخالف نبود. و البته، تنها مخالف هم نبود. بسیاری از مردان ایرانی، غیر مسلمان، اروپایی، ... در آن زمان آمادگی پذیرش این مهم را نداشتند. اما چون مدرس روحانی است، امروزه مخالفت او بیش از سایرین مطرح می شود. زنان در زمان رضا شاه نیز حق رای نداشتند. اولین باری که دولت به زنان حق رای داد سال۱۳۴۲ ش.، ۱۹۶۳ م.، ۱۳۸۳ ق. و اولین باری که زنان ایرانی پای صندوق های رای رفتند سال ۱۳۴۳ بود. فرح دیبا پهلوی در مصاحبه ای خود را به عنوان بانی اصلی حق رای زنان معرفی کرده است. (به فیلم مستند فرح دیبا پهلوی، ۲۰۱۸ رجوع کنید.) و عده ی دیگری از مورخین معتقدند که اشرف پهلوی بخاطر نفوذی که بر محمد رضاشاه داشت، او را راضی کرد که به زنان حق رای دهد. بنابراین این پیشرفت مهم نیز توسط یک زن انجام گرفت، نه شخص شاه. در زمان رضاشاه، زنان پیشرفت های قابل توجهی کردند که بسیاری از ان جزو طرح غرب گرایی رضاشاه و همچنین نتیجه ی تلاش و همت خود زنان بود. اما فراموش نکنیم که زنان در دوره ی قاجار بذر مبارزه برای حقوق زنان و برابری با مردان را کاشته بودند. مثلا، سفیه یزدی در سال ۱۸۶۵ مدرسه ی دخترانه ی عفتیه و در سال ۱۸۶۸ انجمن حقوق زنان را آغاز کرد. با اینکه این انجمن بعد از سه سال بفرمان ناصرالدین شاه بسته شد، اما حرکت بسیار مهمی بود. همچنین، اولین زنی که به خواست خود چادر از سر خود برداشت و اینکه زنان باید در مورد مسایل مربوط به خود تصمیم بگیرند را مطرح کرد قره العین، بانوی بهایی، بود. در زمان احمد شاه نیز، قمرالملوک وزیری بدون حجاب به صحنه رفت. اما اینکه به فرمان رضاشاه و به زور و با کتک چادر از سر زنان برداشته شود مدرن گرایی نیست. طرز فکری است دیکتاتوری و عقب مانده و هیچ فرقی با اینکه به زور روسری بر سر زنان کنند ندارد. در ضمن زنان در ایران همیشه شغل های مختلف داشتند، چه قبل از اسلام و چه بعد از آن، و بسیاری از زنان طبقه ی مرفه و برخی از زنان طبقه ی متوسط باسواد بودند و مثل برادرانشان معلم خصوصی داشتند یا به مدارس سنتی می رفتند
سوال: چرا مدرس با توسعه ی راه آهن مخالف بود؟
پاسخ: خیر، مدرس با احداث و توسعه راه اهن یا هرگونه تلاش برای مدرن کردن ایران مخالفت نکرد. دقیقا برعکس! اما یکی از مفاد قرارداد ۱۹۱۹، کنترل کامل راه آهن توسط دولت بریتانیا بود و مدرس به شدت با این قرارداد مخالف بود و نطق مفصلی در مجلس ایراد کرد که ثبت شده است
سوال: چرا مدرس و مجلس تلاشی برای حفظ کردن ایران نکردند و یک کشور عقب مانده را تحویل رضاشاه دادند؟
پاسخ: در قرن ۱۹ و نیمه ی اول قرن ۲۰ میلادی، ایران تنها کشوری نبود که دچار فقر و بیماری و مشکلات اقتصادی و سیاسی شد. بسیاری از کشورهای جهان دچار مشکل بودند، حتا در کشورهای اروپایی قدرتمند، از جمله انگلیس، اکثر مردم با فقر، بیماری، بی عدالتی، و اختلاف طبقاطی دست و پنجه نرم می کردند. مسلما ایران و کشورهای تحت سلطه مانند هند بیش از کشورهای اروپایی آسیب دیدند. پس این مورد ربطی به مجلس نداشت و اینکه تمام مشکلات ایران را تقصیر مجلس بگذاریم عادلانه نیست. با وجود همه ی کاستی ها از آن زمان تا به امروز، ایران در بسیاری موارد کشوری عقب مانده نبوده و نیست. تمام اتفاقاتی که باعث انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس شد نشان دهنده ی اگاه بودن مردم و قدم هایی است که برای استقلال و پیشرفت ایران برداشتند. ایران جزو معدود کشورهایی بود که مردم آن در آن دوره برای ایجاد دمکراسی و تشکیل مجلس تلاش کردند. تشکیل مجلس و انقلاب مشروطه به خودی خود اتفاقی بسیار مهم در تاریخ ایران است. علاوه بر آن، این ادعا که مدرس و مجلس هیچ کاری نکردند نادرست است. مجلس با همه ی محدودیت ها و دخالت های روس و انگلیس تا حد ممکن در مقابل تسلط بیگانه ایستادگی کرد. از جمله جلو گیری از تجزیه ی ایران در زمان مطرح شدن قرار ۱۹۱۹ م. که مدرس نقش بسیار مهمی در بی نتیجه ماندن این قرارداد ایفا کرد
تشکیل دولت موقت در زمان جنگ جهانی اول، که یکی از مهم ترین استراتژی هایی است که در تاریخ جهان برای حفظ دولت مرکزی انجام گرفت مثال دیگر است. مدرس وزیر اوقاف و مالیه دولت موقت بود و ریاست هیئت مهاجر را نیز به عهده داشت. مجلس و بسیاری از نمایندگان، از جمله مدرس، برنامه ریزی دقیقی برای مدرن کردن ایران داشتند و نطق های مدرس و ملک الشعرا بهار مثال هایی از توجه مجلس به این مهم دارد، اما بخاطر بسته شدن مجلس و جنگ جهانی اول و سایر مشکلات، بسیاری از این طرح های ارائه شده عملی نشد. اما مواردی مانند جلوگیری از الحاق بخشی از خاک ایران به عثمانی در زمان جنگ جهانی اول عملی شد. مدرس خود به استانبول سفر کرد و با سلطان محمد خامس و نخست وزیر و هیئت دولت ملاقات نمود و درخواست کرد که تجاوز به خاک ایران را متوقف کنند. بنابراین، مدرس و مجلس تا حد ممکن تلاش خود را کردند تا در مقابل نقشه ها و تسلط روس و انگلیس بر تصمیم گیری ها بایستند
سوال: آیا سید حسن مدرس فقط یک پسر بنام سید اسماعیل داشت؟
پاسخ: مدرس از ازدواج اول خود دو دختر و دو پسر داشت. سید اسماعیل پسر اول و سید عبدالباقی پسر دوم وی بودند. دو دختر او فاطمه و خدیجه نام داشتند. پس از فوت همسر،در اثر بیماری، و مهاجرت به تهران برای حضور در مجلس، مدرس با بانوی دیگری به نام سکینه ازدواج کرد که پسری نتیجه ی این ازدواج بود. این بانو و پسرش در دوران جنگ جهانی اول، زمانی که مدرس برای مذاکره با دولت عثمانی به استانبول سفر کرده بود، در اثر بیماری و قحطی درگذشتند. وقتی مدرس به تهران بازگشت، چهار فرزندش تنها و در کمال فقر و مشقت روزگار می گذراندند. او در اینکه خود و فرزندانش در فقر و تنهایی زندگی کنند ایرادی نمی دید. مدرس تدریس در مدرسه ی سپهسالار را از سر گرفت تا بتواند زندگی خود و فرزندان خود را اداره کند. چهار فرزند مدرس مانند خود وی افرادی خیرخواه بودند و در حد توان خود به افراد بی بضاعت کمک می کردند. سید عبدالباقی، پسر دوم مدرس پس از تحصیل طب در فرانسه به امر مدرس به ایران برگشت و به منطقه ی کردستان رفت تا به عنوان طبیب به فقرا خدمت کند و تا پایان دوران طبابت و بازنشستگی هرگز از افراد بی بضاعت پول نگرفت. مدرس پس از فوت همسر دوم خود هرگز ازدواج نکرد
سوال: خانم عفت ماهباز در سایت بی بی سی فارسی در مورد اعدام فاطمه مدرسی تهرانی مطلبی نوشته اند و ایشان را نوه آیت الله مدرس معرفی نموده اند. آیا ایشان نوه ی مدرس بودند؟
پاسخ: خیر، شادروان فاطمه مدرسی و خانواده ی محترم ایشان نسبتی با سید حسن مدرس ندارند. در بی بی سی فارسی، از ایشان به عنوان نوه ی آیت الله مدرس تهرانی یاد شده است. اما یکی از نبیره های دختری سید حسن مدرس، دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان، جزو جوانانی بود که در درگیری های سال ۱۳۷۹دستگیر و کشته شد. وی فقط بیست سال داشت. مهستی مدرس، دختر علی مدرس و عذرا، نیز زمانی که برای شرکت در مراسم چهلم وی به اصفهان سفر می کرد، در یک تصادف در سن بیست و هفت سالگی در گذشت. روح هر سه ی این عزیزان شاد
سوال: انقلاب مشروطه چه سودی برای ایران داشت؟ فقط عقب مانده تر شدیم
پاسخ: ایران هرگز کشوری عقب مانده نبوده و نیست، تمام اتفاقاتی که باعث انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس شد نشان دهنده ی اگاه بودن مردم و قدم هایی است که اقشار مختلف برای جلو بردن ایران برداشتند. تشکیل مجلس و انقلاب مشروطه به خودی خود اتفاقی بسیار مهم و مدرن در تاریخ ایران است. پدر ایران مدرن به سبک اروپایی شاه عباس اول است. او اولین کسی بود که تصمیم گرفت شیوه های زندگی و مملکت داری به سبک اروپا را در ایران پیاده کند. نه بخاطر اینکه در دوران او ایران عقب مانده بود، ایران از بسیاری لحاظ یک تمدن پیشرفته بشمار می رفت. برخی از مورخین، ایران دوران صفویه را به عنوان دوران طلایی تاریخ ایران معرفی کرده اند. مشکل، ضعف ایران از لحاظ تجهیزات نظامی بود که شاه عباس و کشور را در مقابل عثمانی ها ضعیف کرد. تفکر غرب گرایی و گرایش به زندگی مدرن به شیوه ی غربی در ان دوره آغاز شد و توسط شاهان و شاهزادگان، تجار، مردم و سایر اصناف در دوران قاجار و بعد ها پهلوی و پس از انقلاب اسلامی ادامه یافت. رضاشاه و محمد رضا شاه هم خدمات بسیاری به ایران کردند و روندی را که از زمان صفویه شروع شده بود ادامه دادند، اما بسیاری از کارهایی که در دوران قاجار، بخاطر انقلاب مشروطه و توسط مجلس شورای ملی مطرح شد یا انجام گرفت به دوران پهلوی نسبت داده شد. بهتر نیست که به جای اینکه همیشه ایران را عقب مانده تصور کنیم، به تمام تلاش هایی که در طول چند صد سال توسط مردم، مبارزان، اقلیت های مذهبی، و … انجام شده احترام بگذاریم و آفرین بگوییم؟ و لازم است خود ما هم با این جریان همراه بوده به آینده ی بهتری برای کشور خود ایمان داشته باشیم. اعتقاد به عقب ماندگی کشورهایی چون ایران، طرز فکری است که به ما القا شد و متاسفانه ما نیز این طرز فکر را قبول کردیم. هر کشوری توسط مردم متعهد و سخت کوش همان کشور رشد می کند و مردم ایران ثابت کرده اند که در بدترین شرایط توانایی استقامت و رشد را داشته و دارند
سوال: در ویکی پدیا فردی نوشته است که امام خمینی شاگرد مدرس بود. آیا این ادعا درست است؟
پاسخ: خیر، مطالب ویکی پدیا همیشه درست نیستند و نباید از آن بعنوان منبع استفاده کرد. برادر امام خمینی، ایت الله پسندیده، گاهی در جلسات درس سید حسن مدرس حاضر می شد و گاهی به منزل وی می رفت. ایشان چند بار برادر خود، امام خمینی، را هم با خود به دیدار مدرس برد. ولی هیچکدام از دو برادر در واقع شاگرد مدرس در مدرسه ی سپهسالار یا مدرسه ی جده ی کوچک نبودند
Please visit the page: Modares and the Parliament
to read Modares’s Speeches and more.
Question: I visited the website. It's very interesting. I know very little about the period starting with the Second Majlis. Modares was always an enigma.
Answer: Thanks for visiting the website and your comment! Modares was not an enigma at all. He was a very straight forward person and he always spoke confidently and honestly what he thought and believed in. For example, he was the only known clergy in his time who believed Iran should produce and export wine instead of banning the production of alcoholic beverages. In Majles, he spoke about this matter and emphasized that the making and selling of alcoholic beverages were not against Islamic rules and Iran could benefit from it. Modares is seen as an enigma only because of propaganda and the way he was/is introduced to the public. Fortunately now, the historians and researchers have access to more materials and information. Many have started knowing Modares as a person who did Iran a great service, instead of only focusing on his opposition with women’s right to vote.
صحبت های علی مدرس در باره ی حسین مدرس
حسین مدرس، که در بین اقوام به میرزا حسین معروف بود، مردی بود پاکدامن، صادق، و خدمتگزار مردم. او، بعنوان خواهرزاده و شاگرد سید حسن مدرس، ساعت های بسیاری را با مدرس سپری کرد و به اندازه ی خود فرزندان مدرس به او نزدیک بود و علاقمند. میرزا حسین اول اجتهاد خواند و بعد تصمیم گرفت طب هم بخواند و بعنوان طبیب نیز به مردم خدمت کند. وی، درست مثل خود مدرس، زندگی ساده ای داشت و اسیر مادیات نشد. زمانی که من برای کتاب مدرس به مصاحبه با افراد مختلف و جمع آوری اطلاعات مشغول بودم، میرزا حسین خیلی به من کمک کرد و تمام خاطرات خود از مدرس را نوشت و در اختیار من قرار داد
یکی از بزرگترین لطف هایی که میرزا حسین در حق من کرد وقت ملاقات گرفتن از بانوی مجتهد نصرت امین بود. با هم به دیدار بانو رفتیم. ایشان به من گفتند که ارادت خاصی به مرحوم مدرس دارند. در آن زمان، اینکه خانمی به درجه ی اجتهاد رسیده و کتاب هایی در این زمینه منتشر کرده باشد کم نظیر بود. حتا در کشورهای مسلمان دیگر! این مسئله در تاریخ ایران و اسلام بسیار مهم است و بانو نصرت امین باید به درستی به نسل های بعدی معرفی شوند. مرحوم آیت الله مرعشی، که شجره نامه ی سید حسن مدرس را هم نوشتند، به اصفهان رفتند و تاییدیه برای درجه ی اجتهاد خود را از این بانو دریافت کردند. اینکه مردی توسط یک خانم مجتهد تایید شود هم تا آن زمان کم نظیر بود. خدا هر دو بزگوار را رحمت کند
همیشه سپاسگزار یاری های میرزا حسین هستم. روحش شاد
Hossein Modares, known among relatives as Mirzaa Hossein, was a chaste, honest, and a true servant of the people. As Sayyed Hasan Modares’s nephew and student, he spent many hours with Modares and he was close to him as much as Modares’s children were. He genuinely loved Modares. Mirza Hossein studied Ijtihad (Jurisprudence based on Islamic laws) and later in life, he decided to study traditional medicine to aid people as a physician, too. Just like Modares, Mirza Hossein lived a modest life and never cared for material possessions.
When I started gathering information and interviewing different individuals for my book on Modares, Mirza Hossein became my right hand. He wrote his memories from Modares and allowed me to use them in my book.
One of his greatest favors to me was arranging a meeting with Nosrat Amin, a Mujtahid (a master in Jurisprudence) lady. We went to her house together. Mrs. Amin told me that she admired Modares greatly.
It was very unusual at that time that a lady earns the degree of Ijtihad and publish several books about it; even in other Muslim nations. This is a great deal in the history of Iran and Islam. Lady Nosrat Amin should be introduced to the future generations. Auyat-Allah Mara’shi, who wrote Sayyed Hasan Modares’s family tree, traveled to Isfahan to obtain confirmation for his Ijtihad degree from Mrs. Nosrat Amin. The fact that a male Mujtahid be approved by a lady was also rare at that time. God bless the soul of those two honorable individuals!
I am always thankful for everything that Mirza Hossein did for me. God bless his soul!
Copyright © 2024 Sayyed Hasan Modares - All Rights Reserved.
Powered by GoDaddy
We use cookies to analyze website traffic and optimize your website experience. By accepting our use of cookies, your data will be aggregated with all other user data.