سلطان محمد خامس بحث آزادی، تجدد، و اختلاف بین مشروطه و استبداد را پیش کشید و اظهار داشت که ملت ایران هنوز زود است به مشروطه نایل شود به این دلیل که اختلاف عقیده ی مردم علاوه بر اینکه مانع پیشرفت امور کشور شده امنیت را هم در سراسر کشور مختل کرده است. وی اضافه کرد که شما در حکومت مشروطه ی ایران آن طور که باید و شاید کاری انجام ندادید
مدرس در پاسخ گفت که خیر، چنین نیست که می فرمایید. دولت مشروطه ی ما پیشرفت شایانی کرده است و تشکیلات اداری خود را اصلاح کرده است. ما یک اداره ی پستخانه تاسیس کردیم که با تمام دنیا ارتباط بین المللی دارد و هیچ دولتی در داخله ما دیگر پست خانه ندارد و ناچار است مراسلات و مراجعات سیاسی خود را به پست خانه ی ما رجوع دهد و خود فقط برای امور سیاسی خود پیک سیاسی داشته باشد. ولی حق ندارد به نام ارسال مرسولات اتباع خود یک شعبه ی رسمی پستی و در واقع اداره ی جاسوسی هم داشته باشد. و حال انکه در استانبول، مرکز خلافت اسلامی، هر دولتی جداگانه پستخانه تاسیس کرده است و با برخی از کشورها که در آنجا پستخانه ای ندارند نمی شود مراسلات و محمولات پستی ردوبدل کرد. اعلیحضرت سلطان تصدیق خواهند فرمود که امور کشوری الاهم فالاهم دارد [مسایل کشور را باید بر اساس الویت طبقه بندی کرد و به ترتیب اهمیت آنها برنامه ریزی وعمل نمود.] ایجاد پستخانه و ارتباط با ملل عالم فوق العاده مهم است و در کشور حکم شریان و اعصاب را در بدن انسان دارد. بدیهی است متدرجا به رفع نواقص دیگر خود اقدام خواهیم کرد. کشور ما ابدا از طرف ایرانیان عدم رضایت و ناامنی نسبت به مشروطه ندارد و این همسایگان هستند که به واسطه ی حفظ موازنه ی سیاست خودشان یا تحصیل و تامین منافع خود و یا طمع به خاک ما این تشبثات را ایجاد می کنند و دامن میزنند
مدرس به پادشاه اظهار کرد که من معذرت می خواهم که به صراحت صحبت می کنم. چه، ما روحانیون در زمان حکومت استبداد هم در ایران آزاد صحبت می کردیم و هیچ قیودی برای ما در کار نبود. من نیز پس از استبداد در زمان حکومت مشروطه به علت آنکه نماینده ی مجلس شورای ملی بودم آزاد صحبت می کردم. از این رو در اینجا هم بیانات خود را آزادانه اظهار می نمایم
Sultan Mohammad V raised the issue of freedom, modernity, and the difference between constitutionalism and tyranny. He added that it was too early for the Iranian nation to achieve democracy and have a constitution because of the differences in the peoples’ opinions, which not only hinder the progress of the country's affairs but also its security. He emphasized that you [Iranians] have not done anything noteworthy after the Constitutional Movement.
Modares replied that the Sultan is not right and the Iranian constitutional government has made great progress and has reformed its administrative structure: We have established an international postal system that is capable of connecting to the world; and, no foreign government has its own separate post office in our country any more. Foreign governments must conduct business through our postal system and have messengers for political discussions through us. This is to prevents the foreign governments from conducting espionage through their own private mailing offices. While in Istanbul, the center of the Islamic Caliphate, each foreign government has set up a separate post office, and for some others who do not have access to a mailing office their correspondence cannot be exchanged. His Majesty the Sultan should acknowledge that solving a nation’s dilemmas should be prioritized based on their urgency and act accordingly. Establishing a courier office and a communication system with other nations is extremely important and it has the status of arteries and nerves in the human body. Obviously, we will gradually address our other shortcomings. Our country has no dissatisfaction or insecurity among the Iranians towards our Constitution; and, it is the neighbors who create incertitude and encourage these enterprises in order to maintain their own government, or to secure their own interests, or for their greed for our lands.
Modares added that: I apologize for speaking frankly. We, the Iranian clerics, even spoke freely during the dictatorship [before the Iranian Constitutional Revolution of the 1905-1906] and we did not censor ourselves. Moreover, during the rule of the constitutional government and after ending autocracy, I, as a member of the National Assembly, have spoken freely. And therefore, I express my statements liberally in your presence as well.”
1-Modares’s Biography written by him in the introduction of his book Osoul (Principles) in Arabic
گروهی از مردان سیاست به مناسبت یکی از اعیاد به دیدار مدرس آمده بودند. وقتی من با چای و مقداری خرما وارد اتاق شدم، آقا این جمله را بیان می نمود: کسانی که در شهر زندگی می کنند باید خانه بسازند و آنانی که در ده بسر می برند باید زمین کشاورزی داشته باشند. بزرگترین آفت برای فلاحت مملکت همین شهرها است که روستاییان را می بلعند. اگر امکاناتی که در شهرها است برای روستاییان فراهم شود در محل خود می مانند و به شهرها هجوم نمی آورند. در آینده فلاحت و زراعت ما مواجه با این آفت بزرگ است
A group of politicians visited Modares for one of the holidays. When I entered the room to offer the guests tea and some dates, he was telling them: the ones who live in cities should build houses and the ones who live in villages should own agricultural lands. The nastiest pest for the nation’s agriculture is cities that swallow villagers. People who live in villages would stay in their own region and don’t swarm in cities only if the opportunities that exist in the cities become obtainable in villages, too. In future, our agriculture will encounter with such an inordinate pest.
81-A letter from Ibrahim, the financial officer in Ghazveen, to the Ministry of Finance regarding the costs of keeping the political detainees in prison during the 1921 Coup d’Etat. The captives were Nasir al-Saltaneh, Sayyed Hasan Modares, and Shaykh Hossein Yazdi. Date: April 7th, 1921
چون در تاریخ دوازدهم دکابر (منظور احتمالا ماه دسامبراست، شاید تلفظ روسی باشد)، مطابق سوم محرم الحرام ۱۳۴۰ اجلا از طرف نگراسف نماینده دولت بهیه روسیه انتشار یافته بود و مدلول آن برخلاف واقع بوده است لازم گردید در مقام تکذیب و تردید از مضامین برآمده. چه اینکه تمام ساکنین رشت و عابرین سبیل حتی نمایندگان و اتباع سایر دول دوست که در این شهر سکونت دارند همه دانسته و اطلاع دارند که رفتار عموم اهالی گیلانات از تاسیس مشروطیت با عموم اتباع خارجه خاصه اند دولت بهیه بطور دوستی و محبت بوده و هیچ وقت نسبت به احدی از اتباع خارجه یا حوزه قونسولگری (کنسولگری) هیچطور خلاف نزاکت و محبتی نشده تا چه رسد به اینکه در قنسولگری آن دولت سر ریز کرده و یا به مستحفظین آن حمله آورند
این است که اولا با کمال شدت و اطمینان این معنا (؟) را تکذیب و تردید می نماییم و این تهمت را در حق خود قبول نمیکنیم و نمایندگان سایر دول دوست را به انسانیت و حق پرستی گواه می طلبیم. ثانیا ما اهالی گیلان گذشته از اینکه از رفتار قنسولگری روس در مملکت مستقله خود اظهار تنفر کرده بر تمام دنیا تشکی (شکایت) می نماییم. به هیچ وجه من الوجوه به حمایت قادرانه ایشان راضی نیستیم و تن در نمیدهیم
و جز دوام دولت مشروطه و حمایت پادشاه ایران
سلطان احمد شاه
خلد الله ملکه را از خدا نمیخواهیم
عموم اهالی گیلان
Copyright © 2024 Sayyed Hasan Modares - All Rights Reserved.
Powered by GoDaddy
We use cookies to analyze website traffic and optimize your website experience. By accepting our use of cookies, your data will be aggregated with all other user data.